شوک آنلاین: سارق جوان که در یک ماجرای اتفاقی دوستش را به قتل رساند از خبرنگاران خواست تا برای رضایت گرفتن و بخشیده شدنش به او کمک کنند.
چندی قبل ماموران پلیس آگاهی تهران در جریان سرقت‌های مسلحانه ۲ مرد قرار گرفتند و تیمی از ماموران اداره یکم پلیس آگاهی تهران برای دستگیری این دزدان وارد عمل شدند.
کارآگاهان در گام نخست تحقیقات پی‌بردند که ۲ مرد به بهانه خرید گوشی‌های گرانقیمت از سایت دیوار طعمه‌هایشان را به محل قرار ملاقات کشانده و سپس با تهدید اسلحه اقدام به سرقت گوشی موبایل آنها کرده‌اند.
همین کافی بود تا ردیابی‌های پلیسی کلید زده شود و ماموران در تحقیق از طعمه‌های دزدان موفق به شناسایی شماره پلاک خودروی دزدان شدند.
تیم پلیسی در ادامه موفق به شناسایی صاحب خودرو شدند و از در تحقیق از وی مشخص شد مرد جوان خودرویش را برای فروش در اختیار یک نمایشگاه اتومبیل قرار داده است.
تجسس‌ها نشان از آن داشت که کارگر نمایشگاه اتومبیل یکی از سارقان حرفه‌ای است و همین کافی بود تا کارآگاهان در عملیاتی غافلگیرانه این سارق حرفه‌ای را دستگیر کنند.
سارق جوان که مراد نام دارد ابتدا خود را بیگناه می‌دانست اما وقتی از سوی طعمه‌هایش هدف شناسایی قرار گرفت به ناچار لب به سخن باز کرد.
مراد ابتدا سعی داشت در ماجرا لو دادن همدستش با داستانسرایی‌هایش یکی از دوستانش را جای او لو بدهد اما در تحقیقات فنی ماموران پلیس آگاهی تهران مشخص شد همدست مراد در سناریوی مرموز به قتل رسیده است.
کاوش‌های پلیسی ادامه داشت تا اینکه مراد پرده از قتل همدستش در اتفاق ناخواسته برداشت و همین کافی بود تا این مرد برای تحقیقات بیشتر به دستور بازپرس مرادی در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار گیرد.
گفتگو با قاتل یک دوست
مراد ۳۸ ساله که در سناریوی عجیب ناخواسته دوستش را به قتل رسانده است از خبرنگاران برای نجات جانش و بخشیده شدنش کمک خواست.
ازدواج کردی؟
بله، یک فرزند ۵ ساله دارم.
سابقه داری؟
یکبار به خاطر سرقت در زندان بودم و آخرین بار که از زندان آزاد شدم، ۶ سال قبل بود.
در این ۶ سال چه کاری می‌کردی؟
در یک پیک موتوری کار می‌کردم و مدتی بود که در یک نمایشگاه اتومبیل مشغول به کار بودم.
الان به چه جرمی دستگیر شدی؟
سرقت و قتل.
قتل چه کسی؟
یکی از دوستانم که با هم دزدی می‌کردیم.
چطور او را به قتل رساندی؟
ما با هم دزدی می‌کردیم و روز حادثه سوار بر خودرو بودیم که او از من خواست تا اسلحه را از پشت صندلی بردارم و وقتی تفنگ را در دستم گرفته بودم ناگهان همدستم ترمز کرد و ناخواسته دستم روی ماشه تفنگ رفت و یک گلوله شلیک شد و به پهلوی او اصابت کرد.
بعد از تیراندازی چه کردی؟
به اورژانس زنگ زدم و به بیمارستان امام خمینی«ره» رفتیم اما دوستم خواست که او را رها کنم تا من دستگیر نشوم و ادعا کرد که حالش خوب است به همین خاطر او را نزدیکی بیمارستان از خودرو پیاده کردم و سپس پا به فرار گذاشتم.
اسلحه را از کجا تهیه کرده بودی؟
همدستم خریده بود.
به چه شیوه‌ای دزد می کردی؟
در سایت دیوار آگهی فروش گوشی موبایل را بررسی می‌کردیم و سپس برای خرید گوشی موبایل به محل قرار می‌رفتیم و با تهدید گوشی موبایل دست به سرقت گوشی از طعمه‌هایمان می‌رفتیم.
کی دستگیر شدی؟
همان شب که دوستم در بیمارستان بود.
چه وقت متوجه مرگ همدستت شدی؟
ساعت ۱۲ همان روز دستگیری ام.
چه حرفی داری به خانواده دوستت بزنی؟
من از شما خبرنگاران می‌خواهم که به سراغ خانواده دوستم بروید و رضایت بگیرید. آنها درخواست پول کردند که من بخشی از آن را دارم اما بیشتر از آن را ندارم که پرداخت کنم و از شما می خواهم که کمک کنید. من قصد کشتن دوستم را نداشتم و ناخواسته این اتفاق افتاد.
بنا به این گزارش، مراد برای تحقیقات بیشتر در اختیار ماموران اداره ۱۰ پلیس آگاهی تهران قرار دارد.
ساعت ۲۴
این درخواست عجبیی نیست اگه گفته‌اش درست باشه یک اتفاق بود قرار نیست که خبرنگاران همش موردهای بد را که نباید گزارش داد اتفاقا بسیار کار پسندیده ای است