پنج شنبه, اردیبهشت ۱۳, ۱۴۰۳

۳ زن تهرانی در دام پلید ۴ شیطان افتادند+ فیلم گفتگو

شوک: دزدان خشن با در دست داشتن چاقو و قمه به زنان تهرانی حمله می کردند و طلاهایشان را در خیابان های خلوت به سرقت می بردند.

سردار لطفی ادامه داد: ماموران درنهایت موفق شدند ۲۰ خرداد امسال رامین و دو همدست دیگرش را در مخفیگاه بازداشت کنند. در ادامه بررسی ها چهارمین متهم این پرونده در کارگاهی نزدیک محل دستگیری اعضای باند شناسایی و بازداشت شد.

در بازرسی از مخفیگاه متهمان، مقادیری وجه نقد، طلاجات، سلاح سرد و موتورسیکلتی کشف شد که متهمان برای اجرای سرقت هایشان از آن استفاده می کردند.

در تحقیقات اولیه از هر ۴ متهم، صراحتاً به سرقت از بانوان به صورت زورگیری اعتراف کردند. متهمان در تحقیقات بیان کردند که سرقت هایشان را گروهی انجام داده و سوژه آنها برای سرقت زنان بودند. آنها در محل های خلوت اقدام به زاغ زنی کرده و با دیدن خانمی در خیابان های خلوت به سراغ آنها رفته به بهانه آدرس پرسیدن به آنها نزدیک می شدند. در این زمان اگر سوژه شان زیور آلات داشتند در فرصتی مناسب با تهدید سلاح سرد سرقت کرده و از محل متواری می شدند.

متهمان طلاجات را پس از سرقت به مالخرانی در محدوده مرکزی شهر به قیمت نازلی فروخته و پول هایی که از این راه بدست می آوردند را صرف خوشگذرانی و مصرف مواد مخدر می کردند.

رئیس پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت: با اعتراف صریح متهمان به سرقت و شناسایی بیش از ۳۰ نفر از مالباختگان متهمان با صدور قرار قانونی از سوی مقام محترم قضایی برای شناسایی سایر شکات و دستگیری سایر همدستان احتمالی و خریداران اموال مسروقه در اختیار کارآگاهان پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ می باشند.

گفت‌و‌گو با سردسته باند

شاهین، سردسته ۲۶ ساله این باند است. او که سه سالی است به مواد مخدر رو آورده ، فرزند طلاق است و با خشونت و قساوت قلب به همراه دوستانش نقشه سرقت از زنان را اجرا کرده است.

چطور سرقت می‌کردید؟

در خیابان‌های خلوت شرق تهران با دو موتورسیکلت که هر کدام دو سرنشین داشتند پرسه می‌زدیم. با دیدن یک زن تنها در خیابان به او نزدیک می‌شدیم و من از موتورسیکلت پیاده می‌شدم و آدرس می‌پرسیدم. اگر طلا داشت به او حمله می‌کردم و با گذاشتن چاقو روی گردنش طلاها را سرقت کرده و از محل متواری می‌شدیم.

نقش موتورسیکلت دوم چه بود؟

نقش اسکورت را داشت تا اگر با مشکلی رو به رو شدیم ما را نجات دهند.

چند وقت است این کار را انجام می‌دهید؟

یک سال و نیم.

اموال سرقتی را چطور تقسیم می‌کردید؟

به‌طور مساوی.

موتورسیکلت‌ها سرقتی بود؟

نه هردو مال خودم بود. حدود ۶۰ میلیون تومان خریده بودم. هم صدا نداشت و هم سرعت فرارشان خیلی بالا بود.

با پول‌هایی که از این راه بدست آوردید چه می‌کردید؟

یک خودروی لیفان و موتورسیکلتی که زیر پایم است را خریدم.

آنطور که در تحقیقات مشخص شده تمام اموالت و حتی یک زمین در شمال را به نام همسر صیغه‌ای‌ات کرده‌ای؟

متهم سکوت می‌کند.

هر چند وقت یکبار برای سرقت می‌رفتید؟

معمولاً هفته‌ای یکبار، گاهی اوقات هم هفته‌ای دو مرتبه. از پاکدشت با موتورسیکلت راه می‌افتادیم و به شرق تهران مخصوصاً منطقه تهرانپارس می‌رفتیم تا سرقت هایمان را انجام دهیم.

هر بار چند سرقت انجام می‌دادید؟

معمولاً ۴ سرقت. البته گاهی اوقات هم بدلی گیرمان می‌آمد.

چرا فقط از زنان سرقت می‌کردید؟

خانم‌ها بیشتر طلا دارند. از طرفی توان مقاومت کمتری دارند.

فکر سرقت چطور به ذهنت رسید؟

به اتهام گوشی قاپی مدتی در زندان بودم اما وقتی آزاد شدم چند ماهی با ماشینم کار کردم، اما دخل و خرجم تأمین نمی‌شد. اوضاع زندگی‌ام خوب نبود. یک روز که داخل پارک نشسته بودم با پسر جوانی آشنا شدم. او پیشنهاد سرقت را داد و من هم وسوسه شدم.

فکر می‌کردی دستگیر شوی؟

فکر می‌کردم دستگیر شوم اما نه به این زودی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *